آموزش عالی رایگان، حق غیرقابل تفسیر شهروندان
معلول ایران
نویسنده : سهیل معینی
یکی از دستاوردهای بزرگ قانون جامع حمایت از حقوق
افراد دارای معلولیت ایران، مصوب 1383، به رسمیت
شناختن حق آموزش رایگان افراد معلول از مقطع آموزش
پایه تا بالاترین سطوح آموزش یعنی دسترسی به آموزش
عالیست. دستاوردی بزرگ و کمنظیر در میان اکثر
کشورهای درحال توسعه جهان که اثری ملموس بر بهبود
سطح زندگی اجتماعی شهروندان معلول و توانمندسازی
جوانان دارای آسیبمندیهای جسمی و حسی است. ماده 8
قانون جامع علاوه بر قائلشدن به دسترسی رایگان
شهروندان معلول به آموزش عالی، بر حق آموزش رایگان
این افراد در عرصه آموزشهای فنی و حرفهای نیز تأکید
گذاشته است، امری که متأسفانه علیرغم اهمیت بسیار آن
به دلیل تأثیر آن بر توانمندسازی جویندگان کار دارای
معلولیت متاسفانه تاکنون محقق نشده است. در آییننامه
اجرایی این ماده به طور صریح و روشن بر حق آموزش
رایگان افراد معلول در مراکز آموزش عالی غیردولتی
نیز تأکید شده است. به همین دلیل با اجرایی شدن این
ماده، خیل عظیمی از افراد معلول جویای کسب مدارج
عالی آموزشی با آرامش خاطر از پرداخت شهریههای
دانشگاهیشان توسط دولت و از طریق سازمان بهزیستی در
آزمونهای ورودی این مراکز شرکت کرده و به طبع به
دلیل آسان بودن آزمون ورودی این مراکز در مقایسه با
مراکز آموزش عالی دولتی به شکل چشمگیر وارد این
مراکز شدند. حاصل این گشایش در امر آموزش عالی افراد
معلول، بحران فشار بر منابع مالی سازمان بهزیستی به
منظور پرداخت شهریه گروه رو به تزاید دانشجویان تازه
وارد معلول به دانشگاههای غیردولتی بود. مسئولین امر
چاره را در اولویتبندی دانشجویان مشمول کمکهای مالی
آموزشی دیدند، از طریق فیلتر مددکاری، چه کسی می
تواند کل شهریه یا بخشی از آن را خود یا خانوادهاش
بپردازد!؟ در مرحله بعد اولولیت بر پرداخت شهریههای
دانشجویان مقاطع پایینتر آموزش عالی متمرکز شد زیرا
حتما شهریههای مقطع دکتری و کارشناسیارشد بسیار
بالاتر از دورههای کارشناسی و کاردانی است و فشار
بیشتری بر منابع مالی سازمان بهزیستی وارد میکند.
در واقع حق شهروندان دارای معلولیت برای دسترسی به
آموزش عالی از چند عامل تهدید شد. نخست استفاده از
صفت «واجد شرایط» در متن قانون که از آن میشد به
گونهای استفاده و تفسیر کرد که منظور از واجدین
شرایط افراد معلول فاقد بضاعت مالی آن هم از دیدگاه
مددکاران سازمان بهزیستی است. قطعا اگر قرار باشد
تفسیری در این خصوص صورت گیرد که نباید صرفا برعهده
مجری قانون، بلکه باید توسط دستگاه قانونگذار یعنی
مجلس شورایاسلامی صورت پذیرد. باید به این نکته توجه
کرد که زندگی توام با معلولیت در جامعهای دارای
سیستم تأمین اجتماعی ضعیف مستلزم هزینههای سنگینی
است که باید با لحاظ آن واجد شرایط بودن دانشجویان
معلول برای دریافت شهریه، بر اساس آن و آن هم توسط
قوه مققنه صورت پذیرد. عامل تهدید کننده دیگر عدم
پیشبینیهای واقعبینانه سازمان بهزیستی در مورد میزان
منابع مالی مورد نیاز پرداخت شهریه دانشجویان معلول
به شکل سالانه، کارشناسی شده و مبتنی بر درصد رشد هر
ساله تازه واردان معلول به دانشگاههای کشور است که
طبعا عدم تکافوی این منابع را موجب میشود؛ نقصی
مدیریتی که قابل رفع است. مشکل دیگر دانشجویان معلول
شکل پرداخت شهریه به مراکز آموزشی است. به دلیل عدم
تأمین به موقع منابع مالی سازمان بهزیستی یا عدم
مددکاری به موقع در اینخصوص در بسیاری از مواقع از
دانشجویان خواسته میشود شهریههای خود را به مراکز
آموزشی پرداخت و سپس مبلغ پرداختی خود را آن هم پس
از عبور از فیلتر مددکاری در اواخر ترم یا حتی سال و
با تأخیر بسیار از سازمان دریافت کنند. مکانیزمی
بیمار که هر ساله اضطراب شدیدی را بر ذهن و روان
دانشجویان معلول تحمیل کرده و به دلیل مشکلات شناخته
شده مالی در بسیاری از مواقع دانشجویان با زحمت
بسیار قادر به دریافت کل شهریه یا در اکثر مواقع
بخشی از شهریه خود میشوند. منطقی است که برای تحقق
این حق پایهای دانشجویان معلول مکانیزمی پیشبینی شود
که شهریه دانشجویان معلول بطور مستقیم از سوی معاونت
راهبردی و برنامهریزی دفتر ریاست جمهوری یا سازمان
بهزیستی به دانشگاههای مربوط پرداخت شود و بر اساس
بخشنامه رسمی دولت مراکز آموزش عالی کشور با به
رسمیت شناختن حق آموزش رایگان افراد معلول شهریه این
دانشجویان را محاسبه و به طور مستقیم از خزانه دولت
دریافت کنند. مسئله دیگری که به طور غیرمستقیم در حق
آموزش عالی رایگان افراد معلول مستتر است و نادیده
گرفته شده است، تأمین وسایل کمک آموزشی این افراد،
مناسب سازی کلیه ساختمانها و محیطهای مراکز آموزش
عالی، تدارک به موقع مواد آموزشی برای افراد معلول
به ویژه نابینایان و کمبینایان، دستورالعملهای مشخص
در خصوص چگونگی برگزاری امتحانات و آزمونهای این
افراد و سایر پشتیبانیهایی است که امکان آموزش موفق
این افراد را در مراکز آموزش عالی تضمین میکند و
گرنه ورود افراد معلول به دانشگاهها و سپس رها کردن
آنها در مسیر پر پیچ و تاب آموزش بدون ایجاد امکانات
برابر آموزشی و پژوهشی برای آنان یا تأمین امکانات
رفاهی لازم مانند خوابگاههای مناسب صرفاً پاسخی ناقص
به ضرورت ورود و آموزش برابر حقوق افراد معلول در
مراکز آموزش عالی کشور است.
مشاور اسبق وزارت رفاه وعضوانجمن باور