تصاویر زیبای فضایی زیر انگشتان روشندلان
دانش > تحقیقو تولید- همشهری آنلاین:
افراد نابینا و یا افرادی که دارای نقص بینایی هستند از طریق تصاویر چاپ سه بعدی
لمسی از کیهان میتوانند تصویر فضایی را زیر انگشتان خود حس کنند.
به گزارش مهر، ستارهشناسان موسسه علم تلسکوپ فضایی در مریلند با استفاده از تصاویر
تلسکوپ فضایی هابل تصاویر سه بعدی تولید میکنند که نابینایان بتوانند آن را روی
پلاستیک حس کنند.
برای مثال، تصاویر مشهور و زیبای خوشه ستارهای NGC 609 نشان میدهد که چند ستاره
جدید به دنبال یک حباب گاز و غبار در حال حرکت بودند.
از نظر بصری این تصاویر شگفتانگیز هستند، اما خلق این تصویر برای حس لامسه نیز یک
چالش مجزا است، چرا که محققان نمیتوانند اجرام آسمانی را به واقع به صورت سه بعدی
ببیند.
آنتونل نوتا به عنوان یک ستارهشناس که در این پروژه فعالیت میکند گفت: این کار
علمی است اما بر اساس حدس و گمان پیش میرود. ما این فرآیند را از طریق طرحهای
اولیه طراحی میکنیم.
تاکنون دانشمندان نمونههای اولیه سه بعدی از ستارهها، گازها و غبارهای مشاهده شده
در " NGC 609" با استفاده از بافتهای مختلف تولید شده است. این ویژگیها دارای
ارتفاعات مختلفی بسته به روشنی آنها دارند. مرتفعترین بافتها روشنترین آنها
هستند.
طرحهای سه بعدی "NGC 609" اولین گامهایی هستند که هدف تولید یک مدل سه بعدی از
این خوشه ستارهای را میسر کرده است تا افراد آن را زیر دستان خود حس کنند.
تاکنون این گروه نمونه اولیه را با 100 نفر که دارای نقص دید بودهاند آزمایش کرده
و به این نتیجه رسیدهاند که بافتها روی صفحات برجسته کاملا متمایز بودهاند.
این تیم در حال حاضر به بررسی شیوه تبدیل ساختار سحابی به قلمرویی است که
نشاندهنده شکل واقعی سه بعدی آن باشد.
گزارش عملکرد انجمن نابینایان استان آذربایجان غربی از زبان مدیرعامل
آقای عبد المناف عظیمی مدیرعامل انجمن ضمن تقدیر و تشکر از افراد خیر و مسولینی که با این انجمن همکاری دارند اعلام کرد که این انجمن در اربعین حسین با همکاری افراد خیر تعداد 200 پرس غذای رایگان در میان اعضای مستحق توزیع نمود.
همچنین انجمن بمناسبت اربعین یک بسته جیره ی خشک نیز شامل گوشت مرغ برنج و روغن نیز در میان تعدادی از اعضای مستحق توزیع نمود.
انجمن بمناسبت شب یلدا یک بسته حمایتی شامل حلوا و پشمک تهیه و در میان پنجاه خاواده ی مستحق توزیع نمود
همینطور انجمن بعد از تلاشهای زیاد و طی مراحل مختلف قانونی دستگاه چاپگر بریل را که از سوید خریداری کرده بود از گمرک تبریز مرخیص و تحویل گرفت
انجمن نابیناین استان آذربایجان غربی در ماه محرم در ایام عزاداری سالار شهیدان سید الشهدا در روزهای تاسوعا و عاشورا با تهیه و توزیع دویست پرس غذا در میان اعضا تلاش کرد تا هر چند ناچیز سهمی در فعالیتهای فرهنگی و مذهبی این ایام ایفا نماید
1
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است"
* باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
* بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا
کزو * کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
* کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
* این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
* سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
* گویا عزای اشرف اولاد آدم است
خورشید آسمان و زمین نور مشرقین
پرورده ی کنار رسول خدا حسین
-۲-
کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا
* در خاک و خون طپیده به میدان کربلا
گر چشم روزگار براو زار می گریست
* خون می گذشت از سر ایوان کربلا
نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک
* زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
* خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید
* خاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد
* فریاد العطش ز بیابان کربلا
آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
* کردند رو به خیمه ی سلطان کربلا
آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد
کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد
-۳-
کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی
* وین خرگه بلند ستون، بیستون شدی
کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه
* سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی
کاش آن زمان ز آه جهانسوز اهل بیت
* یک شعله ی برق خرمن گردون دون شدی
کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان
* سیماب وار گوی زمین بی سکون شدی
کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک
* جان جهانیان همه از تن برون شدی
کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست
* عالم تمام غرقه ی دریای خون شدی
آن انتقام گر نفتادی بروز حشر
* با این عمل معامله ی دهر چون شدی
آل نبی چو دست تظلم برآورند
ارکان عرش را به تلاطم درآورند
-۴-
برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند
* اول صلا به سلسله ی انبیا زدند
نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید
* زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند
آن در که جبرئیل امین بود خادمش
* اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند
پس آتشی ز اخگر الماس ریزه ها
* افروختند و در حسن مجتبی زدند
وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود
* کندند از مدینه و در کربلا زدند
وز تیشه ی ستیزه در آن دشت کوفیان
* بس نخلها ز گلشن آل عبا زدند
پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید
* بر حلق تشنه ی خلف مرتضی زدند
اهل حرم دریده گریبان، گشوده مو
* فریاد بر در حرم کبریا زدند
روح الامین نهاده به زانو سر حجاب
تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب
-۵-
چون خون ز حلق تشنه ی او بر زمین رسید
* جوش از زمین بذروه ی عرش برین رسید
نزدیک شد که خانه ی ایمان شود خراب
* از بس شکستها که به ارکان دین رسید
نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند
* طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید
باد آن غبار چون به مزار نبی رساند
* گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید
یکباره جامه در خم گردون به نیل زد
* چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید
پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش
* از انبیا به حضرت روح الامین رسید
کرد این خیال وهم غلط کار، کان غبار
* تا دامن جلال جهان آفرین رسید
هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال
"او در دلست و هیچ دلی نیست بیملال"
-6-
ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند
* یک باره بر جریده ی رحمت قلم زنند
ترسم کزین گناه، شفیعان روز حشر
* دارند شرم کز گنه خلق دم زنند
دست عتاب حق به در آید ز آستین
* چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند
آه از دمی که با کفن خون چکان ز خاک
* آل علی چو شعله ی آتش علم زنند
فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت
* گلگون کفن به عرصه ی محشر قدم زنند
جمعی که زد به هم صفشان شور کربلا
* در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند
از صاحب حرم چه توقع کنند باز
* آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند
پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل
شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل
-۷-
روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
* خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار
موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه
* ابری به بارش آمد و بگریست زار زار
گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن
* گفتی فتاد از حرکت چرخ بی قرار
عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر
* افتاد در گمان که قیامت شد آشکار
آن خیمهای که گیسوی حورش طناب بود
* شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار
جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل
* گشتند بیعماری [و] محمل شتر سوار
با آن که سر زد آن عمل از امت نبی
* روحالامین ز روح نبی گشت شرمسار
وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد
نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد
-۸-
بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد
* شور نشور واهمه را در گمان فتاد
هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند
* هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد
هرجا که بود آهوئی از دشت پا کشید
* هرجا که بود طایری از آشیان فتاد
شد وحشتی که شور قیامت بباد رفت
* چون چشم اهلبیت بر آن کشتگان فتاد
هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد
* بر زخمهای کاری تیغ و سنان فتاد
ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان
* بر پیکر شریف امام زمان فتاد
بی اختیار نعره ی هذا حسین ازو
* سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فتاد
پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول
رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول
-۹-
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
* وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی
* دود از زمین رسانده به گردون حسین توست
این ماهی فتاده به دریای خون که هست
* زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست
این غرقه ی محیط شهادت که روی دشت
* از موج خون او شده گلگون حسین توست
این خشک لب فتاده ی دور از لب فرات
* کز خون او زمین شده جیحون حسین توست
این شاه کم سپاه که با خیل اشک و آه
* خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست
این قالب طپان که چنین مانده بر زمین
* شاه شهید ناشده مدفون حسین توست
چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد
وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد
-۱۰-
کای مونس شکسته دلان حال ما ببین
* ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین
اولاد خویش را که شفیعان محشرند
* در ورطه ی عقوبت اهل جفا ببین
در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان
* واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین
نی نی ورا چو ابر خروشان به کربلا
* طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین
تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر
* سرهای سروران همه بر نیزه ها ببین
آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام
* یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین
آن تن که بود پرورشش در کنار تو
* غلطان به خاک معرکه ی کربلا ببین
یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد
کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد
-۱۱-
خاموش محتشم که دل سنگ آب شد
* بنیاد صبر و خانه ی طاقت خراب شد
خاموش محتشم که ازین حرف سوزناک
* مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد
خاموش محتشم که ازین شعر خون چکان
* در دیده اشک مستمعان خون ناب شد
خاموش محتشم که ازین نظم گریه خیز
* روی زمین به اشک جگرگون کباب شد
خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست
* دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد
خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب
* از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد
خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین
* جبریل را ز روی پیامبر حجاب شد
تا چرخ سفله بود، خطائی چنین نکرد
بر هیچ آفریده جفائی چنین نکرد
-۱۲-
ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده ای
* وز کین چه ها درین ستم آباد کرده ای
بر طعنت این بس است که با عترت رسول
* بیداد کرده خصم و تو امداد کرده ای
ای زاده ی زیاد نکرداست هیچ گه
* نمرود این عمل که تو شداد کرده ای
کام یزید داده ای از کشتن حسین
* بنگر که را به قتل که دلشاد کرده ای
بهر خسی که بار درخت شقاوت است
* در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده ای
با دشمنان دین نتوان کرد آنچه تو
* با مصطفی و حیدر و اولاد کرده ای
حلقی که سوده لعل لب خود نبی
بر آن * آزرده اش به خنجر بیداد کرده ای
ترسم تو را دمی که به محشر برآورند
از آتش تو دود به محشر درآورند
انجمن نابینایان استان آذربایجان غربی همانند سالهای قبل در مهر ماه تمام تلاش خود را برای برگزاری مراسم روز جهانی عصای صسفید متمرکز نمود و این مراسم همانند سالهای قبل با حضور جمعی از مسولین استان و تعداد کثیری از خانواده های عضو انجمن در سالن اجتماعات میهمان سرای اروم سون در خیابان کاشانی راس ساعت 16 در تاریخ 22/7/92 برگزار گردید در این مراسم علاوه بر سخنرانی مدیرعامل انجمن آقای عبد المناف عظیمی که در خصوص فعالیتهای یک ساله انجمن توضیحاتی دادند نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی آقای دکتر عابد فتاحی هم سخنرانی کردند.
همچنین در این مراسم از نابینایان موفق با تقدیم هدایایی تقدیر شد و در پایان مراسم تمامی شرکت کنندگان و حاضرین به صرف شام دعوت شدند
لازم به توضیح است که این مراسم از سوی مطبوعات و رسانه های استان پوشش خبری داده شد
علاوه بر این کار فرهنگی در مهر ماه انجمن اقدام به توزیع کتب درسی رایگان در میان فرزندان اعضای مستحق نمود