ازدواج های فامیلی عامل بروز بیماریهای چشمی است

هشدار رئیس مرکز تحقیقات اپتیک ولنز ایران: ازدواج های فامیلی عامل بروز بیماریهای چشمی است

بخش اجتماعی: رئیس مرکزتحقیقات اپتیک ولنزایران نسبت به بروزبیماری های چشمی که براثرازدواج های خویشاوندی به وجود می آید، هشدارداد وگفت: ازدواجهای خویشاوندی یکی ازمهمترین عوامل تشدید کننده بیماری های چشمی است.به گزارش خبرنگارما، پرویززرین بخش افزود: ازحدود 3هزاربیماری که بر اثرازدواج خویشاوندی گریبانگیرفرزندان حاصل ازاین ازدواج ها می شود، 25درصد درچشم بروزمی یابد.وی با اشاره به اینکه چشم چهارمین عضوبدن است که ازبیماریهای ارثی تاثیرمی پذیرد، خاطرنشان ساخت: تاکنون حداقل 400بیماری ارثی درشبکه چشم شناخته شده است.وی ادامه داد:

ازشایع ترین بیماریهای چشم که براثرازدواج خویشاوندی ایجاد می شود، « آر پی» یا رتینیت پیگمانتراست که دراین بیماری سلول های مشیمیه (طبقه تغذیه کننده زیرشبکیه) تخریب می شوند.به گفته زرین بخش آب مروارید مادرزادی، قوزقرنیه ارثی، کوچک بودن بیش ازحد چشم به همراه نابینایی، نداشتن یک یا دوچشم دربدوتولد، سرطان رتینوپلاستوم، تخریب مادرزادی قرنیه، عدسی، شبکیه، نقطه زرد (ماکولا) وعصب چشم ازجمله موارد شایع بیماریهای ارثی ومادرزادی چشم به شمارمی رود.

روزنامه رسالت، شماره 7563 به تاریخ 23/3/91، صفحه 22 (اجتماعی)

چشم مخفی کودک نابینا

پزشکان پس از آزمایشات متعدد روی پسر بچه چینی که چندی پیش بدون چشم بدنیا آمده، به این نتیجه رسیده اند که این پسر کوچک یک چشم زیر پوسته پلک خود دارد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری دیلی میل، این کودک زمانی که بدون چشم و تنها با لایه ای پوست روی قسمت های چشم بر روی صورتش بدنیا آمد، پدر و مادرش را بسیار ناامید و نگران کرد، اما از 8 ماهگی پدر و مادر او متوجه شدند که این کودک با یکی از مکان های چشمی خود، می تواند زیاد و کم شدن نور را حس کند.

از آن زمان معاینات پزشکی روی این کودک شروع شده، تا اینکه پزشکان متوجه شدند، این کودک چشم چپ دارد، اما این چشم زیر یک لایه پوستی پنهان شده است.مطالعات پزشکی بیشتر در این باره نشان داد که چشم این کودک در دوران جنینی کامل نشده و لنز ندارد.

حال پزشکان امیدوارند که با جراحی و قرار دادن چشم مصنوعی در سن 16سالگی، بتوانند به این پسر کوچک کمک کنند.

روزنامه کیهان، شماره 20228 به تاریخ 21/3/91،صفحه 15 (حوادث)

نیم قرن خلق هنر با چشمان تاریک

تلاش های غلامرضا صباغی هنرمند نابینای میبدی برای حفظ صنایع دستی ایران فانوس روشن امید همیشه در دست هایش قرار داشته است؛ فانوسی که در طول جاده زندگی با نور و گرمای خود، راه را برایش روشن کرده است.

فانوسی که هر روز صبح قبل از آنکه خورشید چشم باز کند، خورشید دلش شده و به چشمان خسته و تاریک او سلام کرده است.

این مرد 63 سال است که هر روز صبح با صدای بلند به زندگی سلام می کند. سلام گیرا و بلند او به دستانش توان می دهد و آن وقت است که شعر در آنچه می بافد تجلی می یابد.

هنر غلامرضا صباغی مردی که از 5 سالگی بینایی اش را از دست داده گره زدن تارهای امید و تلاش با یکدیگر است.

بر زیلوهای رنگارنگ و خوش رنگ بافته شده این مرد وقتی پا می گذاری، استواری و ایمان را با تمام وجود حس می کنی.

حکایت کودکی

دریچه نگاه او با هنر پیوندی عمیق دارد. این پیوند از زمانی که 12 سال بیشتر نداشته آغاز شده است.

«کودکی هایم به سختی گذشته است. به زندگی ام که نگاه می کنم، یک رشته طولانی پر از درد و رنج می بینم.

پنج روز بیشتر نداشتم که مادر پس از یک بیماری سخت و جانکاه جان می سپارد و مرا که تنها فرزندش بودم به پدر سپرد. از آن به بعد در کنارم مادربزرگ و پدر قرار داشتند. تا اینکه دو ساله شدم و پدر ازدواج کرد ولی با این حال خواهر و برادرانم که یکی پس از دیگری متولد می شدند بر اثر بیماری جان می سپردند و من تنها بودم.»

مرد با یاد کردن از 5 سالگی و کودکی هایش، ناخودآگاه صدایش اوج می گیرد. انگار خودش هم باور دارد که با بسته شدن دریچه نگاه، دریچه ای از نور به قلبش جریان یافته است.

«5 ساله که شدم به بیماری آبله مبتلاو به علت کمبود امکانات پزشکی، از دو چشم نابینا شدم. به خوبی به یاد دارم که در آن زمان چقدر اندوه قلبم را می فشرد.

در ذهن کوچک خود جای خالی مادر، مرگ خواهران و برادران و سپس نابینایی را مرور می کردم و بغضی بزرگ گلویم را می فشرد.»

روزنه ای به سوی نور

زندگی او پس از آن با تاریکی پیوند خورد. درست 5 سال بعد از آن بود که تنهاتر از قبل شد. 10 سالگی او با ضربه دیگری همراه شد. به قول خودش «پدر» تنها حامی اش از دست رفت.

«مادربزرگ تنها کسی بود که در این دنیای بزرگ برایم باقی مانده بود. با اینکه او توانایی انجام خیلی از کارها را نداشت، اما بودنش برایم نقطه قوتی بود.

همان سال ها بود که به فکر افتادم راهی برای خارج شدن از وضعیت سختی که داشتم پیدا کنم. نمی خواستم سربار دیگران باشم.

غم و مرگ و جدایی را بارها تجربه کرده بودم می دانستم که روزی مادربزرگ هم خواهد رفت. پس باید چیزی می یافتم که همیشه و در همه حال کنارم باقی بماند.»

زندگی ادامه داشت. این را از مرگ مادر و پدر آموخته بود. می دانست که باید روی پاهایش بایستد و با استقامت ادامه دهد. همین شد سرمشق نوجوان 12 ساله نابینا.

گام های بلند

«به کارهای دستی و هنری علاقه داشتم. با اینکه اطرافم را نمی دیدم ولی باهوش و هشیار بودم.

وقتی توسط یکی از آشنایان به یک کارگاه زیلوبافی معرفی شدم، تصمیم گرفتم هر طور شده بیاموزم. همین بود که باعث شد ترقی کنم.»

استاد بزرگ

برای نخستین بار بود که کودکی نابینا در برابرش نشسته بود. استاد می دانست که این هنر با نگاه پیوندی عمیق دارد.

زیبایی رنگ و طرح را نمی شد بدون چشم هدایت کرد. استاد وقتی حیران ماند و نمی دانست به این همه شوق و ذوق کودکانه چگونه بفهماند که حرکت در این مسیر شدنی نیست، شنید: «استاد شفاهی بگویید من در ذهن خود می سپارم.

استاد شروع به صحبت کرد و حافظه او شروع به حفظ و ثبت آنچه می شنید.»

پستوی قدیمی

نخستین جایی که او آغاز به کار کرد یک پستوی قدیمی در کنار آغل بود. شرایط سخت بود ولی او شوق داشت که نانی به دست آورد، همین شد که آن اتاق کوچک بال های پروازش شد.

هر هفته که می گذشت دستمزد او بالاتر می رفت.

حالاگوشه چارقد مادربزرگ از دستمزدهای او پر از یادگاری شده بود.

«کم کم طرح ها و نقشه های خوب را حفظ کرده و اجرا می کرد. روزهای بسیاری می شد که استاد به صحرا می رفت و من به تنهایی در پستوی قدیمی کار می کردم. پس از مدتی استاد وقتی پیشرفتم را دید مرا به عنوان یک استاد حرفه ای در صنعت زیلوبافی معرفی کرد.»

صنعتی قدیمی

زیلو یکی از صنایع دستی بسیار مهم در آن سال ها به شمار می رفت اما اکنون دیگر آن ویژگی را ندارد و کمتر به آن اقبال و توجه می شود.

«با اینکه این هنر کمتر مورد توجه قرار دارد ولی من حاضر نیستم این حرفه را کنار بگذارم. هنوز شوق 14 سالگی ام را حس می کنم وقتی زیلویی 6 متری با دو رنگ قرمز و آبی و طرح گچبری بافتم. زیلوبافی شادی، انرژی و هیجان را در من دوچندان می کند.»

50 سال است که هر روز دستان این مرد در تلاش است. بارها در نمایشگاه های سراسر کشور در مورد اهمیت و حفظ این میراث صحبت کرده است، می گوید:

زیلوبافی سخت است. برای موفق شدن در این شاخه از هنر باید عشق و علاقه را در پیش گرفت.

با این هنر باید آمیخته شد تا آن را شناخت باید در آن متبلور شوی تا زندگی ات رنگین شود.

مرد پس از سال ها هنوز هم همان اشتیاق را دارد؛ اشتیاق آن سال ها، اشتیاق زنده نگه داشتن، اشتیاق حفظ کردن آنچه که دیگر چیزی برایش باقی نمانده است.

مرد می خواهد این هنر را حفظ کند. او می داند با این شوق و شور است که انرژی می گیرد.

روزنامه ایران، شماره 5098 به تاریخ 21/3/91،صفحه 14 (ایستگاه)

بیماری شبکیه یا ماکولا

خوانندگان می توانند با ارسال پیامک به سامانه 30000706 سوالات خود را در موارد مختلف مطرح و در برنامه زنده «دکتر سلام» که هر شب ساعت 16:33 از شبکه آموزش پخش می شود، پاسخ خود را دریافت کنند. امروز دکتر مدرس زاده، فوق تخصص چشم به پرسش ما پاسخ می دهد.

علل بیماری شبکیه یا ماکولا

ماکولاعنوان بیماری شبکیه چشم است که با افزایش سن بروز پیدا می کند. در بیماری ماکولا لکه زرد داخل چشم تخریب می شود. ماکولایا لکه زرد همان قسمت حساس به نور شبکیه است که مسوولیت دید مستقیم و واضح را به عهده دارد و برای کارهای دقیق مثل خواندن و رانندگی منجر به دید بهتر می شود. دیواره چشم دارای سه لایه است که لایه داخلی شبکیه چشم بسیار حساس است. یک نقطه حدود 500 میکرون در وسط شبکیه قرار دارد که میزان دقیق دید انسان را تعیین می کند.

در بیماری ماکولا، پرده شبکیه در این نقطه حساس، نازک می شود و رنگ آن تغییر می کند. در مراحل پیشرفته تر حتی یک کلاف از عروق خونی غیرعادی زیر ماکولاایجاد و باعث خونریزی و کاهش بینایی می شود و قدرت خواندن، نوشتن و رانندگی را از انسان می گیرد.

ماکولادر افراد بالای 65 سال شایع تر است و در بیشتر موارد، این بیماری با افزایش سن تشدید می شود. در جوامع مختلف و در گروه سنی بالا65 سال شایع ترین علت کاهش بینایی، بیماری ماکولاست که یکی از عوامل آن می تواند ارثی باشد.

عوامل اکتسابی نیز در ایجاد این بیماری تاثیرگذار است. سیگار کشیدن، این بیماری را وخیم تر می کند و سبب بروز زودتر آن می شود و علاوه بر این، بیماری فشار خون و بالابودن چربی و نداشتن فعالیت بدنی نیز بیماری را تشدید می کند.

روزنامه جام جم، شماره 3421 به تاریخ 7/3/91، صفحه 16 (سلامت)

خودروی حرف گوش‌کن

همشهری

به سمت ماشین می‏ روم و اول کیفم را و بعد خودم را دورن آن می‏‌اندازم. زنگ اول امتحان دارم؛ دلشوره گرفته‏‌ام و می‏‌ترسم دیر برسم. فریاد می‏‌زنم: « پس چرا نمی ‏آیی؟ دیرم می‏‌شودها!»

چند لحظه بعد، پدر را می‏‌بینم که از پنجره به من اشاره می‏‌کند: «تو خودت برو، من برایم کاری پیش آمده، الآن نمی‌توانم بیایم.» در ماشین را می‏ بندم و دکمه را فشار می‏ دهم: «مدرسه.» بعد کتابم را باز می‏ کنم و نگاهی به درس‌های آخر می‏‌اندازم. ماشین به راه می‏ افتد و من تا رسیدن به مقصد، روی صندلی لم می‏‌دهم.

صنعت ماشین‌‏سازی از زمانی که «کارل بنز» اولین خودرو را اختراع کرد تا امروز تغییرات زیادی کرده است. اما یک چیز هم‌چنان در همه‏ نسل‏‌های ماشین، یکسان بوده است: نیاز به حضور راننده.

حدود 600 میلیون خودرو در سراسر جهان وجود دارند که همه آن‌ها برای حرکت به سوخت و راننده وابسته‌اند. یعنی با وجود فرق‏ های زیادی که در امکانات، امنیت و حتی شکل ظاهری آن‌ها به‌چشم می‌خورد، همگی در یک چیز مشترک هستند و آن هم وجود راننده است؛

البته اگر ماشین جدید شرکت گوگل را به این فهرست اضافه نکنیم!

گوگل چند سالی است که روی طرح ساخت خودروی بدون راننده کار می‏‌کند و هم‌اکنون موفق شده از آزمایش‏‏‌های لازم سربلند بیرون بیاید و اجازه‏ی تردد خودروهای هوشمند را در یک شهر دریافت کند.

ایالت نوادا در امریکا اولین‌جا در دنیاست که به این اتومبیل‏‌ها اجازه تردد داده است. خودروهایی که به‌گفته برخی از دانشمندان هنوز راه زیادی تا فراگیر شدن آن وجود دارد.

خودروهای بدون سرنشین گوگل با استفاده از مکان‌‏یاب‏‌های جی‌پی‌اس هدایت می‏‌شوند.

دوربین‌های ویدیویی، حسگرهای لیزری و رادارهای پیشرفته این امکان را فراهم کردهاند که محاسبات دقیقی پیرامون فاصله، سرعت و موانع صورت بگیرد و خودرو با کم‏ترین خطا به مقصد برسد.یک تویوتای پریوس، اولین ماشینی بود که با این امکانات توانست بدون راننده در شهر بچرخد و با موفقیت آزمایش را به پایان برساند. قوانین راهنمایی و رانندگی جدیدی نیز برای تردد این ماشین‏‌ها نوشته شده که قرار است از این به بعد به اجرا دربیاید. آخر وقتی راننده‏ای وجود ندارد باید چه کسی را جریمه کرد؟

جالب است بدانید که به‌گفته‏ سازنده این خودروها نسل ماشین‌‏های هوشمند می‌‏توانند تصادفات رانندگی را کاهش دهند؛ چرا که این بی‏‌دقتی‏‌ها تنها به خاطر وجود انسان رخ

می‏‌دهد!

اختراع جدید گوگل توانسته 320 هزار کیلومتر را بدون هیچ تصادفی بپیماید. در حال

حاضر خودروهای بدون راننده‌ی گوگل شامل شش خودروی تویوتا پریوس، یک خودروی آئودی‌تی‌تی ویک لکسوس هستند.

در همین زمینه:

سرشماری فضایی پنگوئن‌ها

کد مطلب: 173202زمان انتشار: پنجشنبه 18 خرداد 1391 - 12:17:57  نسخه چاپی